محل تبلیغات شما

ღ لبخند زندگی ღ



اﮔﺮ ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﯿﺪ دﯾﮕﺮان را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار ﺑﺪﻫﯿﺪ، راه ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ آن اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺘﻬﺎی ﺧﻮد را ﺑﺮای آﻧﻬﺎ ﺑﺎزﮔﻮ ﮐﻨﯿﺪ. ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻘﺪر ﺑﺎﻫﻮش ﻫﺴﺘﯿﺪ.اﻣﺎ راه ﻏﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ، ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎر ﻣﺆﺛﺮﺗﺮ اﺳﺖ، اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﯿﺪ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ آﻧﻬﺎ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﯾﺪ. ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﯾﺪ، ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﯿﺪ روی دﯾﮕﺮان ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺑﮕﺬارﯾﺪ.
برایان تریسی

همیشه فک میکردم در رابطه با افراد جامعه، احترام،احترام متقابل میاره
اما هر چی بیشتر با آدما برخورد میکنی، ب این نتیجه میرسی ک باید با هر کس ب شیوه ی خودش برخورد کنی
احترام بیش از حد ممکنه تو ذهن بعضیا تصور غلط ایجاد کنه!
نمیگن طرف ب خاطر تربیت خانوادگیشه ک اینجوریه، اینو میزارن پای ساده بودن!! و ب فکر سو استفاده میوفتن
نظرتون؟!

قطعا تا حالا پیش اومده که با آدمای بیخیال البته از یک جهت یا به قول خودم آدم وِل برخورد کرده باشید
مصداق هاش خیلی میتونه زیاد باشه : از کسی گرفته که جلوی دهنشو نمی تونه بگیره و هر حرفی میزنه تا دختر یا پسری که هر روز با یه نفره و موارد اینطوری
اینو بگم من قضاوتی در مورد شخصیت کلیشون نمیکنم و فقط این بخش از زندگیشون رو مورد بررسی قرار میدم.
دیشب به دوستم میگفتم دیدن رفتار این نوع آدما اعتماد به نفس زیادی بهم میده و اونم همش میخندید :|
شاید موقعی ک با یه آدم سطح بالا برخورد میکنیم یه مقداری استرس بگیریم که چطور می تونم از پس این اتفاق بر بیام یا انجام یه کنفرانس و .
اما من با دیدن این مدل آدما ب خودم میگم تو حرص چیو تو زندگی میخوری؟! ببین چقدر زندگی می تونه راحت باشه ! ینی زندگی تا این حد می تونه راحت باشه ؟! و .
خیلی ذهنم نسبت ب این سوالا درگیر میشه ! اینکه یه عده آدم همه چیو ب بیخیالی زدن و دارن راحت زندگی میکنن 
من چرا تو زمینه ی مثبتش از این ویژگی استفاده نکنم ؟! :)))

بعضی وقتا اهمیت دادن بیش از حد به یک موضوع و اینکه همش فکر کنیم چطور می تونم این کار رو بهترین شکل ممکن انجام بدم؟! باعث میشه فشار روحی و روانی خودمون زیاد بشه و موقعی که میخواییم انجامش بدیم استرس های زیادی بهمون وارد میشه!
وقتی ما هِی ابعاد مختلف یه موضوع پیش خودمون بررسی کنیم بی شک نظرمون به نقاط منفی کار هم جلب و این باعث میشه اونقدر اون کار ب دید ما سخت و پر اهمیت بشه که استرس بگیریم
شاید بعضی جاها راهکارِ بهتر برای موفقیت در بیخیال بودن باشه
موافقید؟!

تا وقتی که به این فکر چسبیده اید،
که دلیل خوب زندگی نکردنتان
بیرون از وجودتان است،
هیچ تغییر مثبتی به وجود نمی آید!

با غرُ زدن مداوم
تنها چیزی که بدست میاری
از دست دادن عمرته!

غر
غر
بهانه تراشی
غر
نفرین کردن
غر
فحش دادن
نقش قربانی رو بازی کردن
غر
دلسوزی به حال خود
غر
خسته نباشید، مهلت شما تمومه،
وقتشه که بمیرید.
masllan@

گاهی اوقات وقتی یه مسیری رو شروع می‌کنیم فکر می‌کنیم حتما نباید شکست بخوریم، اما این تفکر چقدر درسته؟
آیا بهتر نیست که فکر کنیم چه هدفی داریم؟
واقعیتش اینه که هر دو تفکر اشتباهه (البته از نظر من)
تمرکز بر روی یه مسئله مشخص باعث میشه دید ما محدود بشه و دقیقا همون اتفاقی که نباید بیوفته، میوفته!!
ذهن ما زمانی که بر روی یک هدف (به خصوص منفی) متمرکز میشه، ناخودآگاه از راهکارای مثبت دور میشه!
حالا به نظرتون با تمرکز بر روی شکست نخوردن میشه موفق شد؟

این روزا خیلی بحث میشه در مورد اینکه آدمایی موفقن که کارهای سخت‌تری انجام میدن و اینکه اون کار رو با تمرکز و توجه بالایی انجام میدن، این حرف کاملاً درسته مثلا ذهنتو فقط مشغول انجام یه کار کنی و . !
حالا من یه چیز دیگه رو با سوال مطرح می‌کنم؟!
فرض کن یه کتاب خریدی از یه موضوعی که خوشت اومده ولی یه فصلش زیاد ربطی به اون موضوع نداره. بازم اون فصل رو میخونی؟!
یا کلا نمونه ی یه کتاب رو خوندی و می‌بینی اون کتاب خوبه ولی موقعی که کتابو میخری و میخونی می بینی شامل کلی از مضخرفاته
تو این مورد چیکار می کنی؟! باز ادامه میدی یا دور میندازیش؟
یه مثال دیگه.
فرض کن میخوای یه موضوعیو یاد بگیری. براش یه ویدیو آموزشی گرفتی. آیا کامل اون رو نگاه می‌کنی یا قسمت‌های مهمش رو بررسی می‌کنی؟!
در واقعیت خیلی از افراد محصولی رو که گرفتن کاملا بررسی میکنن! دلیلش خیلی ساده‌اس. چون براش خرج کردن. 
اصولاً تو زندگی هم اینجوریه ما وقتی یه راه اشتباهی رو میریم و میدونیم که اشتباست از اون مسیر بعیده که برگردیم، چون میدونیم اون زمانی رو که برای اومدن تا اینجا صرف کردیم افسوسشو خواهیم خورد. 
حالا تو شرایط مختلف این می‌تونه پول باشه زمان باشه! یه جورایی خودمون رو شرمنده چیزای از دست رفته می‌کنیم و تو مرحله بعد، بدتر چیزای دیگه‌ای رو از دست میدیم.
زمان رو از دست میدیم چون فکر میکنیم با این کار بهایی که برای کتاب خریدن پرداختیم از بین نمیره.
زمان بیشتری رو هدر میدیم چون میدونیم تا اینجا که اومدیم زمان گذاشتیم.
و تو یه حالتیم دنبال ایده‌آل گرایی هستیم و به جای اینکه وارد کار اصلی بشیم فقط اطلاعاتو از اینور و انور جمع میکنیم. اطلاعاتی که شاید 90 درصد هیچ کاربردی تو کار اصلیمون نداشته باشن و از اونها استفاده نکنیم.
به نظرم این یکی از بزرگترین تله‌های زندگی آدمه و عکس این قضیه میشه کار کردن موثر!
تا حالا چند مرتبه به این تله برخوردید؟! :))))

آخرین جستجو ها

وبلاگ میهنی من online سینی نشا اصفهان خواب راحت اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها مهندسی عمران ataruavar دعاهای ملكوتی st0ry-of-a-gir inmyolaicom